لطف بی کران خدا
در 4 ام آبان ماه سال 1393 ساعت9:30 شب خداوند گلی از باغ بهشت را به زندگیمان هدیه داد/
گلی پاک و زیبا. پاکتر از تمامی فرشته ها. زیبا تر از تمامی گل ها
پارسا کوچولوی نازم مامان از 7 مهر ماه که برای چکاب همیشگی به مطب دکتر رفت متوجه شد که به علت کاهش مایع آمونیتیک باید بستری بشه. خدا برای هیچ مادری نخواد احساسی که اون موقع داشتم. تازه توی هفته 31 رفته بودم و دکتر بهم می گفت ممکنه بچه بخواد به دنیا بیاد. چقدر عاجزانه گریه کردم .چه دلهره ای داشتم . فکر تو کوچولوی نازم بودم که نکنه اتفاقی برات بیفته. اما خدا از همه مهربونتره
تا 4 آبان توی بیمارستان بستری بودم . طاقتم تموم شده بود بیشتر دلهره ای تو رو داشتم . دلم می خواست بیام خونه استراحت کنم اما بهم اجازه نمی دادند تا اینکه طبق سونوی آخر گفتند دیگه باید به دنیا بیای. وا ینجوری شد که فرشته پاک و معصوم من 4 آبان ماه ساعت 9:30 شب به لطف خدا و دست توانا و مهربان خانم دکتر مریم پیشوایی قدم به این دنیا گذاشت..
خدا رو شاکرم به خاطرلطف بی کرانش. به خاطر تو و به خاطر آزمون صبری که از من گرفت.
دعا می کنم لیاقت مادر شدن رو داشته باشم و بتونم تو رو اونجور که خدا می پسنده تربیت کنم .