پسرکوچولوی خزنده من
پارسا کوچولوی مامان از 7 ماه و 10 روزت که بود دیگه می تونستی سینه خیز بری اوایلش به سختی و لی حالا که 8 ماهه هستی با سرعت هر چه تمام تر.
مخصوصا وقتی می خوام یه اسباب بازی که داری به سمتش می ری و از جلو راهت بردارم سرعتت رو بیشتر می کنی .
هیچ جا نمیشه تنهات بذارم. تمام خونه رو با بالشت و پشتی گارد ایمنی ساختم ولی بازم می ری جاهای خطرناک و یه دفعه صدای گریه ت میاد بالا که چرا من نمی تونم از توی دیوار رد بشم.
الان که اگر برای مدت کوتاهی کار داشته باشم می ذارمت توی چادر توریت و زود بر می گردم. البته بگم که چادر توریتو وارونه می کنی و همینجور که داخلشی باهاش سینه خیز میری.
الانم که تا حدودی با کمک ما تنهایی می شینی در 8 ماه و 4 روزگی با کمک ما نشستی و هر از گاهی باکمک گرفتن از یه وسیله خودت تنهایی می شینی.
واست ترانه بی بی اینشتین رو می ذارم روی تبلتم میشینی نگاه می کنی و جم نمی خوری.
پیرمرد مهربون مزرعه داره
تو مزعه ش یه گاوه چش سیا داره
گاوا شیر دارن ما را دوس دارن
ما ما می کنن. ما ما می کنن